تحلیل کارکرد گفتمانی نور، صدا و رنگ در مثنوی مولوی: رویکرد نشانه-معناشناختی
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی
- نویسنده ابراهیم کنعانی
- استاد راهنما عصمت اسماعیلی حمیدرضا شعیری حسن اکبری بیرق
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1393
چکیده
نگاه مولانا یک نگاه عرفانی شرقی و یکی از منابع مهم آفرینش معنا و ارزش است و بخشی از فرهنگ جامع? ما به آن ارجاع داده می شود. به همین دلیل، ظرفیّت بالایی برای مطالعه از دیدگاه های مختلف دارد. مثنوی مولانا نیز یکی از تأویل پذیر ترین متون ادبی است که در عین پریشانی ظاهری، از ژرف ساختی وحدت مدار و منسجم برخوردار است. این گفتمان، سازوکاری ویژه دارد و عناصر گوناگونی در آن نقش دارند و در خدمت این انسجام قرار می گیرند. در گفتمان مثنوی، عنصر نور، صدا و رنگ کارکرد و جایگاه ویژه و ملموسی دارند و از اصلی ترین نشانه های آن به شمار می آیند، طوری که با توجّه به نقش آن ها می توان نظام گفتمانی مولانا را تبیین کرد. حال مسأل? این است که این عناصر چگونه در خدمت نظام گفتمانی مثنوی و معنابخشی به آن قرار می گیرند؛ دارای کدام کارکردهای گفتمانی هستند و چه الگویی برای تحوّل کارکردی آن ها وجود دارد؟ از این رو در این رساله با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان نشانه- معناشناختی، این فرضیّ? اساسی بررسی می شود که در گفتمان مثنوی عنصر نور، صدا و رنگ، در یک فرایند تعاملی و بر همکنشی و در بستر فضاهای گفتمانی در ارتباط با هم قرار می گیرند و همزمان با تحوّلات فرایندی فضاهای گفتمان از نظر کارکردی دچار تحوّل می شوند. همچنین بر اساس حضور این عناصر در نقش های کنش گر، شوِش گر، سوژه و اُبژه و با ایجاد هم حسی بین آن ها و عوامل گفتمانی، وضعیّتی شوِشی و زیبایی شناختی در گفتمان تحقّق می یابد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، مهم ترین کارکردها و فرایندهای گفتمانی این عناصر در مثنوی شامل موارد زیر است: زیبایی شناختی، حسی- ادراکی، بیناحسی، عاطفی، تنشی، تعاملی، انعکاسی، شوِشی، استعلایی، جسمانه ای، پدیدارشناختی، اتیکی، جاذبه ای، استحاله ای، خلسه ای، ابررخدادی، هستی شناختی و فرهنگی. در این گفتمان، عناصر نور، صدا و رنگ در قالب نمودها و افعال وجهی سبب تغییر آهنگ حرکت گفتمان، شکل گیری هویّت های گفتمانی، و نظام های ارزشی، عاطفی و زیبایی شناختی می شوند. همچنین مولانا با معرّفی نشانه- معناشناسی هستی شناختی و با استفاده از قابلیّت های نور، رنگ و صدا مرزبندی جدیدی از رابط? خود و دیگری ارائه می کند. این بررسی نشان می دهد که مثنوی مولانا از ظرفیّت بالایی برای تحوّل و تکامل نظریّه های نشانه- معناشناختی و یا ارائ? مدلی ویژه از این رویکرد برخوردار است.
منابع مشابه
تحلیل نشانه ـ معناشناختی کارکرد گفتمانی مقاومت اسطورهای در داستان سیاوش
در مقاومت اسطورهای، حضوری متمرکز شکل میگیرد که قدرتی درونیشده دارد و سوژه در نقش کنشگر گفتمانی عمل میکند. سیاوش (سوژۀ گفتمانی)، یکی از محوریترین شخصیتهای شاهنامه است که توانسته به چنین حضوری دست یابد؛ بدین ترتیب، او تصویر منسجمی از حضور ارائه داده که وجهی استعلایی مییابد. این حضور، سوژه را به عنوان نماد هویتبخشی در مرکز ثقل گفتمان قرار میدهد. سوژۀ رقیب نیز حضور خود را در ارتب...
متن کاملتحلیل نظام شَوِشی در غزل کمال خجندی: رویکرد نشانه- معناشناختی
کمال خجندی، غزلسرای نامآشنا و لطیفجان قرن هشتم و آغاز قرن نهم است. غزل های کمال، در مایههای عاشقانه، رندانه و ملامتی سروده شده است. ستایش عشق و رندی، تبیین فضاهای مربوط به عشق، عشقبازی و عشقباری با حسیترین وجه و تحقق نوعی فضای همدلی و همحسی، از بارزترین ویژگیهای این گونه غزلهاست. این ویژگیها، غزل کمال را در ارتباط با گفتمانهای مختلف شَوِشی، عاطفی، حسی و جسمانهای قرار میدهد. مسألهای...
متن کاملبررسی کارکردهای نشانه ـ معناشناختی نور بر اساس قصّهای از مثنوی
یکی از اصلیترین نشانهها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالتهای معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آنها را آسان میکند. نشانه ـ معناشناسی، بهمثابة یکی از روشهای نقد ادبی نُو، به ما اجازه میدهد تا به مطالعۀ این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصّۀ «آمدن جعفر به گرفتن...
متن کاملرویکرد نشانه- معناشناختی فرآیند مربّع معنایی به مربّع تنشی در حکایت دقوقی مثنوی
نشانه- معناشناسی به عنوان یکی از شیوههای نقد ادبی نو، در قالب فرآیندها و در ابعاد مختلفی مطرح میشود که یکی از آنها، فرآیند تنشی است. در فرآیند تنشی، بین عناصر نشانه- معنایی، رابطهای به وجود میآید که معنا از کمرنگترین تا پُررنگترین شکل آن، در نوسان است. بر این اساس، در جریان فعّالیت حسّی- ادراکی میتوان فرایندی را تبیین کرد که مجموع عناصر فضای تنشی، حضور فعّال دارند. شوِشگر، با کمکگرفتن از...
متن کاملبررسی و تحلیل کارکردهای نشانه معناشناختی رجز: پروتزسازی گفتمانی " داستان رستم و اسفندیار"
چکیده: رجز، گفتمانی تهاجمی میان دو رقیب و از عوامل تأثیر گذار میان دو کنشگر است. کنشگر در پی آن است تا با بیانی که جانشین جنگ می شود، یا مقدمه ای قوی برای شروع آن می باشد، بر حریف غلبه کند. در این شیوه دو عنصرگفتمانی مهم: نازش و مباهات به خود؛ نکوهش رقیب و تحقیر نژاد به عنوان پروتز گفتمانی مطرح می شوند. منظور از پروتزگفتمانی امری بیانی با نقش صیانت از حریم کنشگر است. این مقاله در پی آن است که ب...
متن کاملتحلیل بازنمایی سکوت بر اساس کارکرد تنشی گفتمان در سینمای کیشلوفسکی
سکوت عنصری است که همانند دیگر مفاهیم و عناصر معناساز و دلالتمند با عنصر متضاد خود یعنی صدا دریافت و فهم میشود. مفهوم سـکوت درگفتمان فیلم همچون گفتمان ادبیات ممکن است بهشکل عنصری غایب و در پس زمینهی متن قرار گیرد. سکوت توسط عناصر ساختاری و محتوایی و نشانههای متنی مانند رابطهی طیفی و هم بسته در گفتمان فیلم تجلی مییابد. با پاسخ به این پرسش که سکوت در سینما چگونه بازنمایی میشود، میتوان ب...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023